مسعود مردیها

کارآفرین

طراح سایت و گرافیک

مترجم و مدرس

شاعر و نویسنده

روان پژوه و مشاور

مسعود مردیها

کارآفرین

طراح سایت و گرافیک

مترجم و مدرس

شاعر و نویسنده

روان پژوه و مشاور

نوشته های بلاگ

مطالبه گری مدنی یک شهروند

بهمن 16, 1401 متفرقه
مطالبه گری مدنی یک شهروند
Translation
Masood Mardiha Civil Activity

مطالبه گری مدنی یک شهروند

مطالبه گری مدنی یک شهروند

مطالبه گری یک شهروند به اسم مسعود مردیها. سالهاست در زمینه های مختلف برای اصلاح و مطالبه گری تلاش فراوان کرده ام. در هر حوزه ای سخت کوش بودم و گمان می کنم می بایست راههای مسالمت آمیز برای اصلاح جامعه را امتحان کنیم. همیشه گلایه مندی و انتقاد در سطح کلام در بین مردم ما جریان دارد و زمانی که به مرحله عمل می رسیم افراد لنگ می زنند. تحقق یک حکمرانی خوب در مطالبات مدنی شهروند نمونه نهفته است. درست است که حاکمین سهم مهمی در اصلاح جامعه دارند اما سهمی نیز متوجه مردم است که باید در آن سطح تلاش خود را بکنیم. راههای خشونت آمیز برای اصلاح هرچند گاهی اجتناب ناپذیر می شود اما انسان خردمند تا زمانی که تلاش کافی برای اصلاحات مسالمت آمیز نکرذه است نمی بایست سراغ راههای غیر دیپلماتیک و خردمندانه برود. من گمان می کنم ایرادات و انتقادات وارده به نظام حکومتی کشور عزیزمون ایران قسمتیش به خاطر عدم مطالبه گری مردم پدید آمده است. مطالبه گری های اینجانب شاید خیلی بزرگ و گسترده نباشد اما در حد زمان و سطح نفوذم در اجتماع می باشد و از به ثمر رساندن آنها احساس انجام رسالت اجتماعی خویش را دارم. در این صفحه هر پیگیری اجتماعی و مدنی که انجام می دهم را نگارش می کنم و قصد دارم این فعالیت ها را برای احقاق عدالت اجتماعی مداوم انجام دهم.

در مسیر رفت و آمدم با اتوبوس جا به جا می شود. ایرادات در حوزه حمل و نقل کم دیده نمی شود. مردم می بینند و بی تفاوت رد می شوند و زیر لب غر غر می کنند و لعنت می فرستند. اما من آنقدر به شهرداری و سامانه 137 زنگ زده ام که دیگر گویا مرا می شناسند. درست است که برای نصب یک صندلی برای مردم بی نوا که دائما سر پا می ایستند 6 ماه پیگیری کردم و نا امید بودم ولی سرانجام شد. زمانی که شد یک صندلی بود اما برای من کلی درس پیگیری داشت.

در یک جای پر تردد و تنگ یک سرویس بهداشتی نصب شده است که بوی بد آن حجم مردم را آزار می دهد. مردم می بینند و فقط یک روسری روی دماغشان می گیرند و زود رد می شوند اما من هر بار که آزار می بینم تلفن را بر می دارم و به 137 شهرداری زنگ می زنم. این بار یک هفته تماس باعث اقدام شد و جا نمایی این سرویس تغییر کرد. حتی شهرداری برای مشورت با من تماس گرفت و من پیشنهادی عالی به آنها دادم و البته که عملی هم نشد. اما مردم دیگر با بوی بد آزار نمی بینند.

عجیب است که در یک مکان بسیار شلوغ شهر یک پل مکانیزه وجود دارد که بیش از یکسال است پله های آن کار نمی کند. شاید 100 بار تماس گرفته ام ولی اقدامی صورت نمی گرفت. هنوز هم خراب است اما یکی دو لاین آن راه افتاد. بازهم تا راه اندای کامل پیگیری می کنم. ما باید بتوانیم قطعات یک پل هوایی ساده را تامین کنیم. دلیلی نمی شود هرچه زنگ می زنم بگویند قطعه نداریم و تحریم هستیم. پس این همه دانش بنیان دانش بنیان می کنیم چه شد؟ نمی توانیم یک پل ساده را تعمیر و نگهداری کنیم؟! این موضوع باز هم پیگیری می شود

در دور افتاده ترین قسمت های شهر و محله ما آنقدر سرعت گیر ساخته اند که انسان تعجب می کند. با خود می گوید احتمالا شهرداری این منطقه چندین کارمند بیکار دارد که به آنا می گوید سرعت گیر بیخودی طراحی کنید. اما در شلوغ ترین میدان این شهر در ورودی ها و خروجی ها که روزانه هزاران نفر مجبورند از عرض خیابان رد شوند هیچ سرعت گیری نیست. آنقدر عبور و مرور دشوار است که باعث شده بارها به پلیس راهنمایی و رانندگی گیر بدهم. آنها هم می دانند ولی پیگیری نمی کنند. به نظر من پیگیری نکردن مشکل است. چون من آنقدر پیگیری کردم که شهرداری بالاخره سرعت گیر مناسب نصب کرد. تا تکمیل این سرعت گیرها بازهم پیگیری می کنم.

همیشه اقدامات عملی مسالمت آمیز از تحولات و آگاهی های درونی آغاز می شود. چندی پیش در جریانات سیاسی کشور بعد از مرحوم مهسا امینی به نتیجه رسیدم که همیشه اصلاحات بهتر از انقلاب است. انقلاب ها هزینه های گزافی دارند و بهتر است آشتی ملی ایجاد شوند و همه آحاد ملت دیده و شنیده شوند و همدلی در جامعه شکل بگیرد تا کم هزینه به سوی عدالت اجتماعی و بهینه سازی جامعه پیش برویم. لااقل من برای شخص خودم این نسخه را بیشتر می پسندم و کنترلی روی افکار جامعه ندارم و قصدی هم بای آن ندارم. من موظف هستم در این لحظه وظیفه خودم را بشناسم و کاری که درست تشخیص می دهم را پیش ببرم. 

چندی پیش دکتر سرگلزایی کتابی را معرفی کرد که به نظرم آمد در تحولات مسالمت آمیز و دوستانه می تواند به من کمک فکری کند. عنوان این کتاب مبارزه مسالمت آمیز بود. در حال مطالعه این کتاب هستم و به نظرم می آید برای یک مطالبه گر مسالمت جو مفید است.

در این مقاله که توسط مرکز اقدامات و استراتژی های مسالمت آمیز صربستان در سال 2006 تهیه شده است به بیان 50 نکته برای پیروزی در مبارزات مسالمت آمیز به همراه ذکر نمونه های تاریخی برای هریک پرداخته می شود.
نویسنده : سردیا پوپوویچ،آندره میلیوو یوویچ،سلوبودان دینوویچ

لینک دانلود

پیگیری ها جواب می دهد

حتی اگر جواب ندهد در حقیقت برای افزایش آگاهی تو نسبت به بحران مدیریت و عدم کارایی ها جواب داده است. لااقل دردمندیت دیگر مستند می شود. دیگر می توانی فریاد را آرام آرام بلند کنی و داد برآوری

خوشحال می شم نظرتون رو در زیر برام کامنت کنید و اگر از این مطلب خوشتون اومد اون رو با دوستان خود به اشتراک بگذارید.

Tags:
5 1 رای
امتیازدهی به مقاله
اشتراک
با خبر شدن از
2 نظرات
بازخورد درون خطی
مشاهده تمام نظرات
میهمان
مریم

درود بر شما
در رابطه با سرعت گیر با نظر شما مخالفم. سرعت گیرها فضای شهری را زشت و به وسیله نقلیه آسیب می زند. راه کم کردن سرعت، سرعت گیر نیست.
میشه روی فرهنگ سازی کار کرد

پادکست تُ آغاز شد...مشاهده صفحه
2
0
من رو با درج دیدگاه، از نظرتون با خبر کنیدx

Follow Me On Instagram

خوشحال میشم در اینستاگرام در کنار هم باشیم. احتمالا فیلترشکن را باید روشن کنید.