مسعود مردیها

کارآفرین

طراح سایت و گرافیک

مترجم و مدرس

شاعر و نویسنده

روان پژوه و مشاور

مسعود مردیها

کارآفرین

طراح سایت و گرافیک

مترجم و مدرس

شاعر و نویسنده

روان پژوه و مشاور

نوشته های بلاگ

درمان عقده ها از نگاه یونگ – ذهن یک مکانیزم دفرگمنت

مرداد 10, 1402 تحقیقات علمی
درمان عقده ها از نگاه یونگ – ذهن یک مکانیزم دفرگمنت
Dream
درمان عقده ها از نگاه یونگ

ذهن یک مکانیزم دفرگمنت

طی دوره پر بار یونگ شناسی استاد رسول ماجانی، بنیانگذار موسسه یونگ نگار و در مسیر خودشناسی هرچه بیشتر مطالبی در زمینه عقده ها و شفای آنها به ذهنم متبادر شد. از آنجایی که این مطلب برای خودم مفید بوده و تونستم چالش های ذهنیمو باهاش بهتر ببینم و انرژیشون رو مدیریت کنم به نظرم اومد به عنوان یه پست اونو منتشر کنم تا شاید با کامنت های دوستان مطلب پخته تر بشه و ایرادات اون مشخص بشه. البته این مطلب رو با خود استاد ماجانی در میون گذاشتم و در پارامترهایی همسویی داشتیم و مسیر کلی این مطلب رو ایشون هم تایید می کردند. با این حال من بر موضوع خویش با بیان خود تاکید دارم و در حال بررسی بیشتر این مقاله هستم. خوشحال میشم مطلب رو مطالعه کنید و برام کامنت بزارید.

درمان عقده ها از نگاه یونگ - ذهن یک مکانیزم دفرگمنت
Dream
complex

عقده ها نقاط پر انرژی روان

از آنجایی که عقده ها حاصل تجمع تروما پیرامون یک کهن الگو می باشد و اینکه تمامی تروماها اکتسابی هستند و از مجرای ایگو به روان فرد وارد شده و طبقه بندی گردیده اند می توان این نتیجه را گرفت که برای غلبه بر عقده می توان اقدمات زیر را انجام داد.

  • عقده باید به آگاهی در بیاید تا ایگو بتواند خاطرات و هیجانات آن عقده و همچنین جنس کهن الگویی آن را مشاهده کند
  • از آنجایی که ایگو بر اساس آموزه های قبلی و تربیت محیط اقدام به طبقه بندی اطلاعات می کند می توان نتیجه گرفت که ایگو مانند ابزار نوشتن یک هارد دیسک، خاطرات را در گذشته در جاهایی از روان به اصطلاح نوشته و آنها را پیرامون یک کهن الگو جمع کرده است
  • درک ایگو از محیط در نیمه اول زندگی درکی تقلیدی و عموما اشتباه است و بر اساس فردیت شخص نیست لذا باید نتیجه گرفت که خامی ایگو باعث شده که بسیاری از اتفاقات و رویدادها به اشتباه در جاهای اشتباهی از حافظه نوشته شود. توضیح اینکه برخی موارد اصلا به ناخودآگاه نباید فرستاده می شدند و برخی دیگر اصلا در آگاهی نباید ذخیره می گردیدند. برخی هیجانات اصلا پیرامون یک کهن الگو نباید جمع می شدند و درک اشتباه ایگو از محیط ،آن خاطره را به اشتباه پیرامون یک کهن الگو فرستاده است.
  • به نظر می رسد وظیفه دشوار یک انسان در حقیقت از بین بردن خاطرات و گذشته نیست که عملا کاری غیر ممکن به نظر می رسد بلکه انسان می بایست مجددا گذشته را با افزایش آگاهی بازنویسی و جایگذاری درست کند.
درمان عقده ها از نگاه یونگ - ذهن یک مکانیزم دفرگمنت

طبق گفته یونگ هیچ چیز در روان از بین نمی رود بلکه از حالتی به حالت دیگر تبدیل می گردد. با توجه به این گفته و اینکه ایگوی بالغ در نیمه دوم عمر به سمت من واقعی یا سلف در حرکت می شود و اشراف و پختگی بیشتری پیدا می کند می تواند با نگاهی مجدد به خوشه های عقده و هیجانات پیرامون آنها مجددا مانند یک هارد دیسک، اطلاعات را از نقطه ای از روان به نقطه درست آن در جای دیگری از روان منتقل کند. توضیح اینکه بسیاری از خاطرات شکل گرفته پیرامون یک کهن الگو را از خوشه جدا کرده و به جای دیگری از روان منتقل نماید. در این صورت انرژی خوشه کاهش پیدا کرده و عقده قدرت خود را از دست می دهد. مثلا فرزند در کودکی از مادر یک سیلی خورده است و این تروما پیرامون کهن الگوی مادر به اشتباه تنیده شده است و خوشه ی آن را قدرتمند نموده در حالی که ایگوی بالغ، این تروما را از خوشه می تواند جدا کند و آن را در قسمت رویدادهای عادی روابط ِگونه انسان بازنویسی کند و یا لااقل نسخه ای کپی از آن را به آنجا منتقل نماید و آن را مثلا به قسمتی دیگر از روان که من می گویم کهن الگوی جبر منتقل نماید. در حقیقت مانند مکانیزم defragment در هارد کامپیوتر که عملا بی نظمی های اطلاعات نوشته شده در هارد را که از گذشته های دور درهم و برهم نوشته شده است منظم می کند ایگوی بالغ و ذهن آگاه، نیز می تواند خاطرات و هیجانات را نه اینکه نابود کند که عملا نمی تواند، بلکه آنها را در روان دفرگ یا بازجایگذاری نماید و آنها را به جای اصلی خویش بر گرداند.

درمان عقده ها از نگاه یونگ - ذهن یک مکانیزم دفرگمنت

مثلا اگر شخصی به خاطر استمنا در دوران کودکی یا نوجوانی دچار تروما و احساس گناه و بی ارزشی می شده است و سالها با این عقده زندگی می کرده زمانی که با ایگوی بالغ به این خاطرات نگاه می کند می تواند آنها را پیرامون کهن الگوی میل جنسی باز نویسی نماید و از عقده بی ارزشی جدایش کند و بدین شکل عقده ضعیف و ضعیف تر میشود و اتفاقا در جایگاه درست خود قرار می گیرد و فرد می تواند انرژی منفی آن خاطرات را به انرژی مثبت زندگی تبدیل کند. به نظر می رسد قرار گرفتن نامناسب و خام خاطرات در نقطه های کهن الگویی در روان می تواند بیهوده انرژی یک عقده را افزایش داده و در نتیجه شخص ازین ناحیه آسیب ببیند. به نظر من زمانی که آگاهی در وران فرد اتفاق می افتد و شخص فردیت یافته تر می گردد روان به صورت اتوماتیک این کار را خواهد کرد. در مسیر فردیت ذهن به صورت دائمی در حال دفرگ کردن خاطرات و اطلاعات است. 

فردیت یافتگی و شفافیت با خویشتن حاصل کیفیت عملیات دفرگ اطلاعات در روان است. در فرآیند تحلیل نیز تحلیلگر در حقیقت با بیرون کشیدن خاطرات تجمع یافته فرد را آگاه کرده و پس از آگاهی شخص تصمیم می گیرد که با خاطرات بیرون ریخته شده چه کار کند و با تغییر زاویه نگاه به آنها عملا انرژی آنها را کاهش می دهد. 

Conclusion
Conclusion

نتیجه گیری

کاری که کهن الگو می کند در واقع معنا بخشیدن به خاطرات است (چه خوب و چه بد). با تغییر زاویه نگاه کهن الگویی به خاطرات می توان معانی بد خاطرات را حتی تبدیل به معانی خوب و کارآمد کرد. این همان شیفت و تغییر هسته کهن الگویی عقده هاست که با افزایش آگاهی و در مسیر فردیت اتفاق می افتد. آنجاست که فرد می تواند پدر یا مادر خود را ببخشد. سوگواری کند و روان خود را از فشار افکار خالی کند.

خوشحال می شم نظرتون رو در زیر برام کامنت کنید و اگر از این مطلب خوشتون اومد اون رو با دوستان خود به اشتراک بگذارید.

Tags:
3.5 2 آراء
امتیازدهی به مقاله
اشتراک
با خبر شدن از
2 نظرات
بازخورد درون خطی
مشاهده تمام نظرات
میهمان
محمدرضا

سلام. اگه لطف کنید وازاصطلاحات تخصصی استفاده نکرده وعامیانه تر بنویسید ممنون میشم.
یک علاقه مند به تحلیل‌های شما به خصوص درموردsra

پادکست تُ آغاز شد...مشاهده صفحه
2
0
من رو با درج دیدگاه، از نظرتون با خبر کنیدx

Follow Me On Instagram

خوشحال میشم در اینستاگرام در کنار هم باشیم. احتمالا فیلترشکن را باید روشن کنید.