زکف برده (مجموعه اشعار مسعود مردیها)
زکف برده
مرا حیای نگاهت حیا ز کف برده
کسوف مردمکت از نگاه، دل برده
فرود پلک نگاهت به روی ماه سفید
کسوف مردمکت را عیان زکف برده
حیای گام تو را بی حیا بسی دیدم
توان طی طریقم، حیا ز کف برده
حضور سبز تو را عاشقانه خواهانم
چرا که عاشقی ام عاقلی ز کف برده
__________________
1393
مجموعه اشعار شخصی نیازی به ذکر مقدمه ندارد چرا که دل نوشته های یک شاعر بدون مقدمه بر زبان او جاری شده و به قلمش نگاشته می شود.
خوشحال می شم نظرتون رو در زیر برام کامنت کنید و اگر از این مطلب خوشتون اومد اون رو با دوستان خود به اشتراک بگذارید.
شعرو تقدیم کرده بودم به خانمم