مسعود مردیها

کارآفرین

طراح سایت و گرافیک

مترجم و مدرس

شاعر و نویسنده

روان پژوه و مشاور

مسعود مردیها

کارآفرین

طراح سایت و گرافیک

مترجم و مدرس

شاعر و نویسنده

روان پژوه و مشاور

نوشته های بلاگ

ترجمه و تحقيق پيرامون آيه 107 سوره بقره

ترجمه و تحقيق پيرامون آيه 107 سوره بقره

أَ لَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ لَهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ  وَ مَا لَكُم مِّن دُونِ اللَّهِ مِن وَلىِ‏ٍّ وَ لَا نَصِيرٍ

ابتدا به بررسي معناي دقيق اين آيه و برترين تفسير نسبت به آن مي پردازيم چرا كه براي ترجمه خوب نياز است كه تفسير آيه را خوب بدانيم.

ترجمه فارسي آيه:

آیا قطعیت(و حتمیت) مالک بودن خدا بر آسمان و زمین را ندانستی و (آیا ندانستی قطعیت این موضوع راکه) غیر از خدا برای شما (هیچ) سرپرست)دائمی) و (هیچ) یاور(همیشگی)وجود ندارد.

تفسير آيات:

دلیل آمدن جمله ” أَ لَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ لَهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ “

در آیه قبل بحث بر سر نسخ آیه ای توسط خدا بود و اینکه خدا اگر حکمی را نسخ کند بهتر یا مثل آن را خواهد آورد.حال اگر كسی اشكال به مسئله نسخ بكند كه چرا خدا این جور رفتار می كند و روزی حكمی می دهد و روز دیگر آن حكم را عوض می كند.به او با این عبارت جواب داده شده كه ملك آسمانها و زمین دست خداست و هرطورکه صلاح بداند در ملكش تصرف می كند. البته ممکن است کسی بگوید پس این حکومت استبداد محظ است، اما با اینکه خدا می تواند سایرین را مجبور به هر کاری کند (إِنَّ رَبَّكَ فَعَّالٌ لِما يُريدُ (107)هود) اما خدا به هیچ وجه ذره ای ظلم نمی کند بلکه حتی بیش از حق مخلوقات به آنها لطف می کند.(إِنَّ اللَّهَ لا يَظْلِمُ مِثْقالَ ذَرَّةٍ وَ إِنْ تَكُ حَسَنَةً يُضاعِفْها وَ يُؤْتِ مِنْ لَدُنْهُ أَجْراً عَظيماً (40)نساء) .

دلیل آمدن جمله ” وَ مَا لَكُم مِّن دُونِ اللَّهِ مِن وَلىِ‏ٍّ وَ لَا نَصِیرٍ”

ممكن است از عبارت قبلی كسی این شبهه به ذهنش بیاید كه تصرف خدا  در ملکش ظالمانه است مثلاً با ویران کردن  بخشی از ملکش به عده ای از مخلوقاتش ظلم می کند  ولی در این عبارت پاسخ داده شده است که وقتی خدا ولی(تنها سرپرست) و نصیر(تنها یاور) انسان است پس جز به خیر تصرف نمی كند .در مورد بلایای طبیعی و حکمت آنها در جایی دیگر بحث خواهد شد.

فرق ولی و نصیر:

“ولی” بر وزن فعیل می باشد و صفت مشبهه است و معمولاً از صفت مشبهه معنای دائمی بودن و ثبوت آن صفت برداشت می شود.”ولی” كسی است كه تمامی كارهای یك شخص را انجام می دهد و آنكس خودش كاری نمی كند اما ” نصیر” به معنای آن كسی است كه در كارها به کسی دیگر كمك می كند و گوشه ای از كارهای او را به عهده می گیرد نه اینكه آن شخص كلاً كنار باشد بلكه آن شخص به همراه نصیر، آن كارها را انجام می دهد.

معنای مُلک:

مُلک به معنای قدرت بر تصرف داشتن است.(سلطنت و پادشاهی)

بحث ترکیب این آیه:

زمان این جمله مانند جمله قبلی گذشته ساده می باشد.لفظ “أَنَّ “تاکید دارد و جمله بعد از خودش را تاویل به مصدر می کند پس باید جمله” اللَّهَ لَهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ  ” را به صورت مصدری معنا کنیم تا به مفهوم اصلی آیه برسیم.(یعنی بگوییم:مالک بودن خدا بر ملک آسمانها و زمین).کاربرد”له” نیز برای تاکید است و قطعیت و انحصار مُلک آسمانها و زمین را برای خدا می رساند. و اینکه قبل از”ولی” از(مِن)استفاده کرده و قبل از” نصیر” از (لا) استفاده کرده برای تاکید نفی است ،یعنی هیچ ولی و هیچ نصیری.

حال به هدف اصلی این مقاله که همان ترجمه آیه می باشد باز می گردیم.

ترجمه ها ي انگليسي اين آيه:

ترجمه ايروينگ

Do you not know that God (alone) holds control over heaven and earth? You have no patron nor any supporter besides god.

ترجمه صفارزاده

(O, man) do you not know that to Allah belongs the dominion of the heavens and the earth. And that apart from Allah you (people) have neither any guardian nor any protector?

ترجمه قرايي

Do you not know that to Allah belongs the kingdom of the heavens and the earth? And besides Allah you do not have any guardian or any helper?

ترجمه پيكتال

 Knows thou not that it is Allah unto whom belonged the sovereignty of the heavens and the earth; and ye have not, besides Allah, any guardian or helper?

ترجمه يوسف علي

Knowest thou not that to Allah belongeth the dominion of the heavens and the earth? And besides him ye have neither patron nor helper?

ترجمه آربري

Knows thou not that to God belongs the kingdom of the heavens and the earth? And that you have none, apart from God, neither protector nor helper?

ترجمه رشاد خليفه

Do you not recognize the fact that God possesses the kingship of the heavens and the earth; that you have none besides God as your lord and master?

ترجمه شاكر

Do you not know that Allah’s is the kingdom of the heavens and the earth? And that besides Allah you have no guardian or helper?

ابتدا باید معادل های انگلیسی 5 لغت (ملک-سماوات-ارض-ولی و نصیر) را بررسی کنیم و بهترین معادل برای این لغات را اتخاذ کنیم.

مُلْكُ: مترجمین بالا برای معادل این کلمه از لغات ( holding control over something—dominion- kingdom- sovereignty- kingship)استفاده کرده اند که به بررسی تک تک آنها می پردازیم.همان طور که گذشت، معنای مُلک هم  قدرت بر تصرف داشتن است(سلطنت و پادشاهی).در مورد مالکیت خدا باید گفت تسلط و اختیار مطلق دارد و قدرت او بر تصرف کردن هم به نحو حقیقی است و از دیگری نگرفته است.

حال با توجه به معنای ملک معادل های آن یعنی(- Kingdom- Dominion- Sovereignty-kingship- ) را بررسی می کنیم.

Kingdom:

این لغت به معنای کشور و حکومتی است که بوسیله پادشاهی کنترل می شود-قلمرو و منطقه ای که به طور مستقلانه اداره می شود.پادشاهی ابدی خدا (اغلب با حروف بزرگ).قلمرویی که اراده خدا در آن انجام می شود.-تقسیم بندی کلیه چیزهای طبیعی را هم نشان می دهد. (animal kingdom رده ی حیوانات)

 در کل این لغت چون دلالت به سرزمین دارد،لغت مناسبی نیست.چراکه ملک اشاره به سرزمین ندارد بلکه به تصرف دلالت دارد.با این اوصاف قرایی و آربری در انتخاب لغت اشتباه کرده اند.

Dominion:

چیرگی و قدرت اعلی-ملکیت و قدرت و کنترل مطلق-منطقه ای که تحت تسلط یک نفر است-منطقه تحت نفوذ و کنترل-قدرت

بر تصرف و کنترل –منطقه ای با وسعت قابل توجه که شخص واحدی بر آن تسلط دارد.-در قانون به معنای مالک چیزی-در حالت جمع به معنای تقسیم بندی ملائکه بر حسب رتبه می باشد.

Control or the exercise of control; sovereignty: “The devil . . . has their souls in his possession, and under his dominion” (Jonathan Edwards).

البته درست است است که یکی از معانی این لغت اشاره به خود ملک و سرزمین دارد و معنای قدرت بر تصرف را در بر ندارد اما با مراجعه به لغت نامه ها معنای اظهر و بارزتر این لغت همان چیرگی و تصرف مطلق بر چیزی است.لذا این لغت ،لغت خوبی است و تقریباً معادل کاملی برای مُلک می باشد.همچنین اگر این لغت با حرف اضافه over بیاید شاید آن معنای غیر مورد نظر(قلمرو)دیگر برداشت نشود.لذا باید گفت که یوسف علی و صفارزاده در انتخاب لغت صحیح کار کرده اند اما در انتخاب حرف اضافه خطا کرده اند و از  of استفاده کرده اند.

Sovereignty:

قدرت داشتن بویژه بر یک ملت یا گروهی-بی نیازی مطلق از کنترل و سلطه خارجی(خودمختاری)-قلمرو یک پادشاه-قدرت سلطنتی-راس کار بودن در یک مملکتی با حق انحصاری تصمیم گیری بدون نیازبه پاسخ گویی به مرجعی بالاتراز خود-سلطه بر هر چیز(wiktionary.org)-در رابطه با خدا یعنی حق مطلق او برای انجام هرچیزی بنابر رضایتش((Dan. 4:25, 35; Rom. 9:15-23; 1 Tim. 6:15; Rev. 4:11).) Bible Dictionary-کنترل و مالکیت مطلق یک چیز توسط موجودی-

 اینکه این لغت در کتب مقدس هم آمده است و معنایی قریب به معنای مورد نظر دارد هم نقطه قوتی است  اما باید گفت که معانی ذکر شده برای این لغت به خصوص معنای بارز آن(خودمختاری) به طور صریح قدرت بر تصرف را نمی رساند بلکه بیشتر و بارز تر بی نیازی و خودمختاری را می رساند و این معنا از معنای ما دور است.لذا به نظر پیکتال انتخاب خیلی خوبی نداشته است.

Kingship:

مقام و موقعیت ،وظایف  و رتبه ی  یک پادشاه-مقام شاهی-منطقه مورد سلطه-

این لغت از معنای ما کمی دور است چراکه منظور ما قدرت و تسلط است و نه مقام و رتبه شاه.این لغت در مقایسه با سایر لغات، لغت خوبی نیست.و رشاد خلیفه به اشتباه رفته است.

از میان تعاریف بالا لفظ  dominion واقعاً در مقایسه با سایر لغات معادل بهتری است.هرچند لغاتی مثل sovereignty و kingdom شامل حکومتی نسبت به خدا هم  می شوند اما چون معنای کامل تری دارد در درجه اول است و نیازی هم نیست که خود لغت، حکومت و تسلط خدا را هم برساند بلکه فقط باید معادل مُلک باشد و اینکه تسلط ،تسلطی خدایی است از لفظ الله فهمیده می شود.هرچند این مباحث جای تحقیق بیشتری هم دارد.

السَّمَاوَاتِ: مترجمین بالا برای معادل این کلمه همگی از لغت(heaven) استفاده کرده اند.برای بررسی این لغت  ابتدا معنای عربی سماء را باید بیان کنیم.

لغت دانان برای این لغت تعاریف زیر را ارائه داده اند:( آسمان، فضاى فراخ بر دور زمين، آنچه كه بالاى سر انسان باشد، سقف هر چيزى، رواق خانه، پشت اسب، ابر، باران، گياه )که البته همگی آنها از همان اصل لغت گرفته شده اند.

در این آیه منظور همان آسمان است .البته در قرآن در برخی آیات لفظ سماوات شاید برای طبقات جوی کره زمین آمده و به خارج از محدوده زمین کاری ندارد(قاموس لغت ،ذیل لغت سماء) اما در اینجا مراد کل منظومه ها و کهکشان هاست.و به لفظ جمع آمده یعنی آسمانها.در مورد لغت آسمان در زبان انگلیسی لغات زیادی آمده که بهترین آنها لغات  زیر می باشد:( firmament ; heaven; sky)

Firmament: در کاربرد ادبی به معنای آسمان ،طاق آسمان،آنچه که صور فلکی برروی آن نمایان است.و به معنای طاق آسمان است نه خود آسمان و کاربرد این لغت در کتاب مقدس ،جسم سختی است که ستارگان بر روی آن ثابت شده اند همانطور که در کتاب مقدس از بعضی جملات این مفهوم را می توان فهمید:

Then God said, “Let the waters abound with an abundance of living creatures, and let the birds fly above the earth across the face of the firmament of the heavens” Genesis 1.20

  البته باید گفت که امروزه دیگر کسی قبول ندارد که آسمان جسم سختی است و ستارگان بر روی آن ثابت اند اما آوردن این لغت ممکن است در ذهن خواننده ای که کتاب مقدس را هم مطالعه کرده این اشتباه را پدید آورد که قرآن هم به ثابت بودن ستاره ها بر روی آسمان معتقد است و این در حالی است که قرآن این خرافه را به صراحت رد می کند.لذا آوردن این لغت جایز نیست و به طور کلی این لغت توانایی رساندن  معنای مورد نظر را ندارد و لغت مناسبی نیست.حتی باید گفت به نقل از وبستر این لغت معنای منسوخ شده ای هم دارد که به معنای پایه و اساس است و چون کتاب قرآن کتاب با قدمتی است احتمال اینکه خواننده ای این معنا را در ذهن تداعی کند وجود دارد.(اگرچه در مورد این لغت تحقیق بیشترنیاز است)

Heaven: به اقرار Concise Oxford English Dictionary و Longman این لغت تنها به صورتthe heavens آن هم در کاربرد ادبی به معنای آسمان است البته بدون the هم به این معنا آمده.(همان طور که ایروینگ آورده) تمام مترجمین بالا از این لغت استفاده کرده اند البته این لغت معانی زیادی دارد مثلاً خدا،بهشت و  … the heavens   که مترجمین بالا به غیر از ایروینگ از آن استفاده کرده اند به نقل از لغت نامه لانگ من هم دلالت به آسمان می کند و هم به معنای خانه ی خدایان معنی شده است.باید گفت معنای این لغت به خصوص در متون مذهبی معنایی تحت تاثیر عقاید مذهبی پیدا کرده است و صراحت در معنای مورد نظر ما ندارد اگرچه باید گفت که مخاطب به دلیل وجود قرینه ی (earth ) به احتمال زیاد اگر برداشت بهشت نداشته باشد معنای آسمانها را در ذهن می گذراند.به نظر ما چون ترجمه قرار است به زبان انگلیسی باشد و مخاطبان انگلیسی زبان با فرهنگ ها و عقاید و ادیان مختلف در سرتاسر جهان پراکنده شده اند و هرکدام گویش ها و برداشت ها و کاربرد های متفاوتی از یک لغت آن هم تحت تاثیر عقاید خود دارند بهتر از از لغاتی استفاده کنیم که صراحت زیادی در معنای مورد نظر داشته باشند.لذا لغت زیر قابل توجه می باشد.

Sky: به معنای جو بالایی یا گستره ی فضا که یک طاق بلند و آشکاری را روی زمین ایجاد می کند.-هوای در جو بالایی –مترادف heaven. (Webster) جو وفضای خارجی که از زمین دیده می شود Concise Oxford English Dictionaryدر ادبیات و شعر به معنای آسمان(the heavens)   Concise Oxford Thesaurus

به طور کلی sky از دید لغت نامه ها به آن چیزی که از روی زمین دیده می شود یا محدود به جو زمین است اطلاق می شود و شاید نتوان آن را به کل دایره کهکشانها نسبت داد .اما این نکته هم باید گفته شودکه با جستجو در اینترنت مشاهده می شود که این لغت با تعبیراتی مثل    Skies unlimited- deep sky (آسمان ژرف-آسمان های نامحدود)برای اشاره به کهکشانهای دوردست هم استفاده می شود و محدود به زمین نمی شود.تازه معنای مجازی هم از این لغت می توان گرفت مثلاً sky of love (آسمان عشق) پس قابل تعمیم به هر آسمانی می تواند باشد.به نظر این جانب این لغت نسبت به heaven بهتر است چراکه اولاً به تصریح لغت نامه ها مترادف heaven  است و چیزی از آن کم ندارد و هم نسبت به heaven لغتی است رایج برای آسمان و هم فقط معنای آسمان می دهد و معانی دیگری ندارد.تازه برای همه مخاطبان انگلیسی زبان چه بومی و چه کسانی که بومی نیستند اما بواسطه زبان انگلیسی قرار است با قرآن آشنا شوند این لغت فهم راحت تری دارد و در رساندن معنا صراحت بیشتری دارد.در ضمن در این آیه صراحت آیه بیشتر برای آسمانهای مادی و دنیایی است و sky این معنا را بهتر در ذهن تداعی می کند در صورتی که ممکن است لغت heaven  این صراحت را نداشته باشد.تازه در این جا این لغت جمع است و در کاربرد جمع هم مخاطب ذهن خود را فراسوی جو زمین می برد و برداشت خود را محدود به آسمان زمین نمی کند.

الْأَرْضِ: مترجمین بالا برای معادل این کلمه همگی از لغت(earth) استفاده کرده اند.و این لغت مناسب ترین واژه برای معادل ارض می باشد.

وَلىِ: مترجمین بالا برای معادل این کلمه از لغات (patron-guardian-protector-)استفاده کرده اند که به بررسی تک تک آنها می

 پردازیم.لازم به ذکر است که” ولی” در این آیه کسی است که تمام کارهای یک شخص برعهده اوست.و گرنه در آیات دیگر معانی

 دیگری نیز دارد.(آیه 34 فصلت به معنای دوست)

Patron: حامی و اسپانسر-مشتری

این لغت چون معنای مورد نظر ما را نمی رساند لغت خوبی نیست.چراکه عموماً حامی و اسپانسر همه کارهای شخص را بر عهده نمی گیرد.بلکه تنها از لحاظ مادی یا معنوی او رادر کارش حمایت می کند .

Guardian: کسی که سرپرستی شخص یا اموال دیگری را قبول می کند وآن شخص قادر بر انجام کارهای خود نیست-قیم (برای فرزندی که پدر و مادر ندارد)-حامی (مثل حامی اخلاق و مردم سالاری)-نگهبان (free dictionary)-سرپرست شخص سفیه و صغیر

Protector: حامی –محافظ (مثل وسیله ای برای جلوگیری از آسیب دیدن)-نایب السلطنه و نماینده شاه (چون از حکومت مواظبت می کند)-

در میان لغات بالا هیچ کدام معنای مورد نظر ما را دقیق نمی رساند الا لغت guardian که به معنای سرپرستی کامل نزدیک تر است.می توان این لغت را این گونه توجیه کرد که انسان حتی عاقل ترین و توانا ترین آنها در مقابل خدا مانند طفلی ناتوان وسفیه به نظر می آید که خدا سرپرستی کامل اور ا به عهده می گیرد و امور او راانجام می دهد.از خطرات حفظش می کند و کسی دیگر هم این قدرت را ندارد.لذا این لغت با این معنای مجازی لغت خوبی است.وگرنه کاربرد این لغت برای سرپرستی کودکان و سفیهان می باشد.هرچند برای بیان مفهوم مطلق بودن این سرپرستی می توان در پرانتز قبل از این لغت از صفت absolute استفاده کرد.

نَصِيرٍ: مترجمین بالا برای معادل این کلمه از لغات (protector-helper-master)استفاده کرده اند که به بررسی تک تک آنها می پردازیم.البته قبل از آن معنای دقیق عربی این لغت را باید بیان کنیم.که به معنای یاور است و چون بر وزن فعیل است صفت مشبه می باشد و تداوم نصرت خدا را می رساند.در ضمن باید بگوییم که ترجمه رشادخلیفه واقعاً ترجمه خوبی نیست و ارزش بررسی را ندارد چراکه گویا اصلاً قصد ترجمه قرآن را نداشته است!؟لذا لغت master که اصلاً بویی از معنای یاری نبرده است اصلاً لغت خوبی نیست.

Protector:  حامی –محافظ (مثل وسیله ای برای جلوگیری از آسیب دیدن)-نایب السلطنه و نماینده شاه البته در کاربرد تاریخی (چون از حکومت مواظبت می کند)

این لغت هم لغت دقیقی برای نصیر نیست.چراکه نصیر غیر از حامی است و معنای محافظ می دهد که با معنای نصیر تفاوت دارد.و در کل صراحت در نُصرت نداردو لغت مناسبی نیست.باید گفت که هر نصیری حامی است ولی هر حامی لزوماً نصیر نیست.در نتیجه معنای عام نمی دهد.

Helper:این لغت به معنای یاور است .به معنای وردست هم می آید(مثلاًوردست پزشکان)تنها ایرادی که شاید این لغت داشته باشد این است که شان بالایی را تداعی نمی کند و مقام کمک کننده معمولاً از کمک شونده کم تر است که البته وقتی آن را با لفظ خدا بیاوریم مسلماً معنای بلندی را به ذهن می رساند اما ظاهراً خود لغت به تنهایی این قابلیت را ندارد.البته مویدی در دایره المعارف بریتانیکا(Britannica Concise Encyclopedia)داریم که در ترجمه لغت “انصار”که همان یاران پیامبر هستند از این لغت استفاده کرده و آن را با لفظ  helpers آورده است.

در کل لغت خوبی است.

در اینجا بد نیست لغت زیر را هم بررسی کنیم :

Succorer: این لغت به معنای کسی است که در مواقع سختی و اضطرار  به دیگری کمک می کند و موجبات تسلی خاطر ایشان می شود.البته باید بگوییم که نصرت خدا در همه موارد است و مختص به موارد اضطرار نیست هرچند در این مواقع بسیار ملموس تر است اما در همه مواقع حتی در مواقع شادی نیز ممکن است خدا ما را یاری کند و ما را حتی بدون اینکه بدانیم از خطرات احتمالی با یاری خود نجات دهد پس از این جهت لغت مناسبی نیست.در ضمن به نقل از سایت wordnik.com و جدول ارائه شده برای این لغت کاربرد این لغت در بازه زمانی روبه کاهش بوده است و کاربرد آن در حال کم شدن بوده است.

جدول فوق کاهش استفاده از این لغت را تا سال 2010 نشان می دهد.درصد اعتماد به این جدول را مطمئن نیستم اما این سایت ،سایت کاملی است و به نظر قابل اعتماد.در آخر نیز باید گفته شود که ظاهراً این لغت برای کمک به قربانیان اتفاق یا بلایای طبیعی استفاده می شود. “The contributions provided some relief for the victims”به هر حال به احتمال زیاد این لغت معادل خوبی نیست.

از مجموعه ی بحث های بالا لغت helper را برمی گزینیم.

حال باید ببینیم ترکیب بندی جمله با لغات بالا به چه شکل است.جمله پیشنهادی به شکل زیر می باشد:

Did you not know (the obvious certainty of) Allah’s Dominion over skies and earth and {did you not know} there is neither any (absolute and constant) guardian nor any (constant) helper for you except Allah.

حال به بررسی جز جز این ترجمه می پردازیم و یکی یکی آن تحلیل می کنیم.

Did you not know

این جمله معادل “الم تعلم”می باشد.در ذیل این آیه بحثی پیش می آید که ارتباط و تکلم و وحی خدا با رسول به چه نحوی بوده است.آیا مکالمات دوستانه بوده (چراکه حضرت محمد (ص)حبیب خداوند است)و یا بسیار رسمی این مکالمات صورت می گرفته؟خطاب های خدا در قرآن به حضرت رسول اکرم چه سبک و سیاقی دارد؟فایده این بحث وقتی است که به کاربرد سوالی منفی در زبان انگلیسی و چگونگی استعمال آن می رسیم.اگر مکالمه رسمی بوده فرم مخفف جایز نیست و اگر مکالمه دوستانه بوده فرم مخفف بهتر است.ممکن است کسی بپرسد که در کتاب ها رایج است که فرم غیر مخفف بکاررود و ما هم این کار را انجام می دهیم .اما در پاسخ باید گفت که قرآن کتابی معمولی نیست.بلکه عین آنچه که بین خدا و رسول گذشته است می باشد.لذا قرآن مطالبش حی و زنده است.و یکی از وظایف مترجم کشف حالت ها و انتقال صحیح احساسات متون کتب است.البته باید گفت که ظاهر امر این است که چون قرآن برای همه انسانها راهنماست و مخاطب همه انسانهاست کلامش رسمی است و ما هم باید به طور رسمی متون را ترجمه کنیم

(The obvious certainty of)

این صفت و موصوف برای نشان دادن دو تاکید “ان” و”له” آمده اند.

Allah’s Dominion over skies and earth

این جمله هم با تحقیقات لغتی که انجام شد بهترین معادل “ملک السماوات و الارض”می باشد.

And {did you not know} there is neither any (absolute and constant) guardian nor any (constant) helper for you except Allah.

قسمت اول داخل پرانتز در حقیقت در تقدیر مفهوم این بخش از آیه می باشد.و همان “الم تعلم” است که در ابتدای آیه بود.اینجا نیز به تناسب معنا باید در پرانتز بیاید.کاربردThere is   نزدیک ترین معنا به “مالکم” می باشد بدین معنا که در عالم خارج(هیچ ولی ونصیری) وجود ندارد.برای زیبایی جمله معادل”لکم”در انتها آورده شده است.کاربرد neither-nor در این گونه موارد رایج است و any نیز برای تاکید منفی(من) در “من ولی” و (لا) در “لا نصیر” می باشد.پرانتز دوم هم صفتی است برای guardian چراکه گفتیم این لغت معنای سرپرستی کامل را نسبت به همه موجودات نمی رساند و مختص کودکان یتیم و سفیهان است لذا با آوردن صفت absolute در پرانتز ولایت مطلق خدا را رساندیم.و آوردن صفت constant نیز برای نشان دادن ثبوت و دائمی بودن ولی و نصیر است چراکه این دو صفت مشبهه هستند.به جای عبارت”من دون الله” از except Allah یعنی به غیر از خدا استفاده کردیم.

این کلیت بحث ترجمه این آیه بود که احتمال خطا در نتیجه گیری هایش وجود دارد.این آیه مطالب گفته شده را در بر دارد و خواننده عرب این مطالب را از متن عربی آیه برداشت می کند .لذا آوردن کلمات داخل پرانتز صرفاً به منظور رساندن معنای دقیق می باشد.خواننده عزیز خود با تطابق مطالب در مقاله با چگونگی ترجمه مترجمان متوجه می شوید که متاسفانه در ترجمه قرآن دقت لازم به عمل نیامده و وجه احسن ترجمه آیه ارائه نشده است.این را نمی توان انکار کرد که ترجمه آیات قرآن با همه تاکیدات و صنایع ادبی اش غیر ممکن است اما می توان با دقیق شدن ترجمه ای مطلوب و نزدیک به متن اصلی ارائه داد.


دانلود انتقاد یکی از اساتید به مجموعه ترجمه های آیات

دانلود پاسخ حقیر به استاد

خوشحال می شم نظرتون رو در زیر برام کامنت کنید و اگر از این مطلب خوشتون اومد اون رو با دوستان خود به اشتراک بگذارید.

Tags:
1 1 رای
امتیازدهی به مقاله
اشتراک
با خبر شدن از
1 دیدگاه
بازخورد درون خطی
مشاهده تمام نظرات
پادکست تُ آغاز شد...مشاهده صفحه
1
0
من رو با درج دیدگاه، از نظرتون با خبر کنیدx

Follow Me On Instagram

خوشحال میشم در اینستاگرام در کنار هم باشیم. احتمالا فیلترشکن را باید روشن کنید.